ساعت کاری دفتر معظم له : 9:30 الی 12:30

نشانی دفتر معظم له: خیابان آیت الله بهجت 6

ساعت کاری دفتر : 9:30 الی 12:30

آخرین فعالیت ها

امروز ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

بررسی روایت إنَّ اللّه‏َ يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: بررسی سندی و دلالی و همچنین بیان اشکالات وارد بر روایت   إنَّ الله يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و يَرضى لِرِضاها

بیان اشکالات :

  • خدشه ابن تیمیه در سند حدیث:

به منابست کلام مرحوم علامه حلی را نقل میکند و بعد ادعا میکند که این حدیث دروغ بوده است و از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله صادر نشده است .

  • ایراد به مدلول و مفهوم حدیث :

در این حدیث خشم و غضب حضرت صدیقه طاهره ملاک و معیار خشم الهی قرار گرفته شده است و این در حالی است که خداوند خالق و حضرت زهراء مخلوق است و نمیشود که خشم مخلوق ملاک برای خشم خالق باشد و پیروی خالق از مخلوق صحیح نیست پس این روایت نمیتواند از معصوم صادر شده باشد.

پاسخ اشکالات وارده:

  • پاسخ اشکال اول

در کتب روائی اهل سنت مثل کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم و مسند احمد بن حنبل و همینطور علماء شیعه هم در کتب روائی خودشان این روایت را نقل کرده و با مضامین مختلف و عبارات متفاوت ذکر کرده اند . این روایت از حد استفاضه بالاتر است و به تعبیر بعضی اعاظم در حد تواتر اجمالی است، پس اگر روایتی را در مسانید و مجامع اهل سنت و همینطور در کتب روائی شیعه داریم و روایت در حد تواتر اجمالی است پس دیگر نمیتوان در سند این روایت خدشه ایجاد کرد. مثل ذهبی که امام الشکاکین بعد از فخر رازی است و از کسانی که بسیار نقد و بررسی میکند، در میزان الاعتدال این روایت را با دو یا سه تعبیر نقل میکند و هچنین در صحیح بخاری هم که بعد از قرآن بهترین کتاب اهل سنت است این روایت نقل شده است.

 پس این چنین نیست که این روایت از حیث سند مشکل داشته باشد لکن این تیمیه با توجه به انگیزه هایی که داشته و پیرو اعتقادات خاصه خودش بوده و در بحثی وارد شده که مخالف با اعتقادات خودش بوده سعی در خدشه و اشکال به بحث داشته است .پس انکار این حدیث که از استفاضه بالاتر و در حد تواتر اجمالی است و با تعابیر مختلف در کتب مختلق شیعه و سنی ذکر شده ممکن نیست .

پس اشکال ابن تیمیه که این روایت دروغ است حداقل طبق مصادر و مسانید خودشان نا تمام است و به ابن تیمیه می گوییم که اگر این روایت دروغ است چطور شد که شیخین به نقل خود شما در کتبی که خود شما نقل کردید به عیادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها آمدند و در آنجا همین مضمون حدیث مورد گفتگو واقع شد و آنها پذیرفتند و شرمگین شدند و حضرت زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر شریفشان خشمناک و غضبناک بودند . پس اگر مدعی طرفداری از این دو نفر هستید، خود این دو نفر اعتراف به مضمون و مدلول این حدیث هستند . پس انکار این حدیث یک انکار بی دلیل است که قابل قبول نیست . انسان عاقل قطعا بر طبق گفته خودشان دلیل اقامه میکنند .

  • پاسخ از اشکال دوم

بیان مقدمه :

خشم و غضب به حیوانی و انسانی تقسیم میشود، خشم حیوانی منشأش تمایلات حیوانی و حیوانیت انسان است  که نشان دهنده این است که انسان بر نفس اماره خودش مسلط نشده است. اما اگر بر این نفس مسلط و چیره شد آنوقت منشأ خشم و غضب او عقل میشود که این خشم انسانی و عقلانی است . نفس هیچ مدخلیتی در این خشم و غضب ندارد .

این خشم و غضبی که حاکمش نور عقل است درجات و مراتبی دارد. اولین درجه اینست که نفس سرکوب شده و عقل حاکم شده است حالا اگر این دایره وسیعتر شود به جائی میرسید که تمام خشم ها و رضای او سرمنشأش حکم عقل میشود . العقل نور همانطور که العلم نور . در این حال شخص به درجه ای رسیده است که اراده ای و خشم و رضایتی از خودش ندارد و خشم و غضب او برمیگردد به خشم و غضب خداوند متعال و دیگر خودش را چیزی نمیبیند و به درجه ما ینطق عن الهوی میرسد و این بالاترین درجه است .

حالا  اگر خشم و غضب حیوانی باشد بله ملاک نیست اما اگر انسانی و عقلی باشد پس چرا معیار خشم و غضب پروردگار نباشد ؟!

حدیث نمیخواد مرتبه ابتدائی خشم و غضب رو مطرح کند بلکه این حدیث در صدد بیان بالاترین مقام عصمت برای زهرای مرضیه است که او به درجه ای از عصمت رسیده است که معیار و ملاک شده است و خشم و رضای او ملاک خشم و رضای خدا میشود .

یک وقت می گوییم اگر خدا خشم کرد من خشم میکنم، اگر خدا خشنود بود من خشنود میشودم پس معیار خشم الهی میشود اما این عالی تر و برتر ازین است ، زیرا خشم و رضای حضرت زهرا معیار و ملاک میشود، پس او به درجه ای رسیده است که اصلا برای خودش چیزی قائل نیست. مانند حضرت سید الشهداء سلام الله علیه که در روز عاشوراء هرچه تعداد شهدا بیشتر میشود چهره ایشان برافروخته تر میشد و این خشم و غضب الهی است .

ضمن اینکه غیر از این مقدمه ما در قرآن آیاتی داریم که دال بر همین مطلب[۱] است مانند:

  • قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲]

بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است.

  • مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا [۳]

هر که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خداست و) ما تو را به نگهبانی آنها نفرستاده‌ایم.

پس اگر به مضمون روایت اشکال کنیم به این دسته از آیات اشکال میکنیم .

علاوه بر این مطالب خشم و رضای حضرت در پاره ای از روایات خشم و رضای پیامبر مطرح شده است و خشم و رضای پیامبر نیز مطابق با خشم و رضای خداوند متعال است . پس او کسی است که خشم و رضای او کاشف از خشم و رضای خداوند است و این انسان در معنویت به درجه ای رسیده است که شایستگی این مقام را پیدا کرده که معیار باشد در دنیا و جامعه بشریت .

این روایت نه تنها عصمت و معنویت حضرت زهراء سلام علیها را اثبات میکند بلکه مقام حضرت را بالاتر ازمقام انبیاء غیر از پیامبر ثابت میکند . حضرت یونس هم غضب کرد اما غضب او معیار مطلق نشد، این میرساند حضرت یونس معصوم است اما به درجه ای نرسیده است که خشم و غضب او ملاک و معیار خشم الهی باشد .

پس مقام عصمت کبری از آن زهرای مرضیه سلام الله علیها است و این شخص در تمام زندگانی خودش هیچ گونه خطا و اشتباهی ندارد و اوست که پرچم هدایت و راهنمای راه است .


 [۱] تبعیت از کسی که از نفس و نفسانیات عبور کرده است

[۲] نساء آیه ۴

[۳] آل عمران آیه ۳۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *